منطقی بودن تولد ازلی پسر-مناظره ای مابین تئوفیلوس و فیلیپ
منطقی بودن تولد ازلی پسر
مناظره ای مابین تئوفیلوس و فیلیپ
"ما ایمان داریم به...
عیسای مسیح... مولود ازلی پدر"
بند فوق از اعتقادنامه ی نامدار نیقیه، مشاجرات و منازعات بسیاری در تاریخ کلیسا، به همراه داشته است.
براستی آیا این بند بر اساس حکم خرد، میتواند یک آموزه ی قابل قبول باشد؟ یا اینکه با دارا بودن تناقضی درونی، منطق را نقض مینماید؟
من (فیلیپ) بر این باور هستم که آموزه ی "تولد ازلی پسر" در هماهنگی کامل
با خداشناسی طبیعی (Natural theology) بوده و از این روی میبایست یک آموزه
ی ممکن و منطقی دانسته شود.
جناب تئوفیلوس، در جناحی مخالف، بر این باورند که "تولد ازلی پسر" آموزه ای ممکن و منطقی نمیباشد. ایشان مینویسند:
" ذکر عباراتی نظیر «پسر» و «مولود» نشان می دهد که تعریف تثلیث تناقض درونی دارد، زیرا به هیچ عنوان نمی توان پذیرفت که پدر بر پسر و والد بر مولود تقدم ندارد. عقیدۀ تثلیث می خواهد به ما بقبولاند که پدر بر پسر تقدم ندارد، در صورتی خود واژه های «پسر» و «مولود» حاکی از تقدم زمانی پدر هستند و نشان می دهند که حیات پسر باید آغازی داشته باشد." (منبع)
بر اساس توافق طرفین، ما (فیلیپ و تئوفیلوس) مناظره ای در باره ی این قضیه خواهیم داشت.
(مناظره به انجام رسید)
آخرین بروزرسانی:
به ادامه ی مطلب رجوع کنید...